هرچه بیشتردچارکبرسن می‌شوم،شرایط سخت‌تریدرجامعه حاکم شده

ومن دلسردتراز قبل.

این روزها مدام این فکردرذهنم می‌پیچد که اگردرکشوریغیرازایران

به دنیا می‌آمدم،

اگرازبدو تولد،

مسلمان شناسنامه‌ای نبودم،

یا لااقل حاکمیتی برکشورحکفرما نبود که چنین چهره‌ی زشتی برای اسلام بسازد،

ممکن بود به خدا نزدیکتر باشم.

نمی‌دانم، شاید این حرف‌ها به نوعی توجیه قصوردر بندگی‌ام باشد اما،

اینروزها انگار کسی به دلم مدام چنگ می‌زند.

ازاخبار گریزان، از خیابان‌ها گریزان‌تر شده‌ام.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها